یادداشت؛ مدیران صنایع تا کی حوزه «ورزش جنوب» را نادیده خواهند گرفت!

حجت عبداللهی‌پور مسئولیت‌های اجتماعی نفت همواره یکی از موضوعات مورد بحث و مهمی بوده که از سوی رسانه‌های بومی و غیربومی مورد مداقه و نقد قرار گرفته است؛ چراکه صنایع نفت و گاز مستقر در جنوب استان بوشهر به ازای آلودگی‌ها و نابودی هوای پاک و زمین پاک در پی فعل و انفعالات صنعتی و شیمیایی در این منطقه، از وظایفی که در برابر تأمین رفاه و آسایش جوامع پیرامونی خود دارند، به طرق گوناگون شانه خالی کرده است یا تنها سهم کمی از اعتبارات خود را در حوزه مسئولیت‌های اجتماعی به چهار شهرستان جنوبی که در بیشتر ایام سال در تهدید آلودگی‌های مضر این صنایع آلاینده قرار دارند، اختصاص می‌دهد. متاسفانه همین سهل‌انگاری‌ها و تبعیض‌ها باعث شده که شهرستان‌های مذکور کماکان در حوزه درمان، ورزش، فرهنگ و بهداشت با مشکلات عدیده و کمبودهای بی‌شماری مواجه باشند. این در حالی است که شرکت‌ها و صنایع پتروشیمی مستقر در عسلویه، کنگان، جم و دیر طبق آیین‌نامه وزارت نفت موظفند در برابر تاثیر سوئی که بر محیط زیست و جامعه پیرامون خود می‌گذارند، پاسخگو باشند! بررسی‌ها و وضعیت کنونی نشان می‌دهد که حضور صنایع نفتی و گازی در این بخش از استان تنها به توسعه اقتصادی آن منجر شده ولی همچنان در دیگر بخش‌ها نقصان‌ها و کمبودها به‌شکل آشکارا عرض‌اندام می‌کنند. یکی از حوزه‌هایی که به‌شدت نیاز به پوست‌اندازی و توسعه زیرساختی دارد، ورزش است. بی‌توجهی صنایع نفت و گاز به ورزش استان چنان مشهود است که اخیرا با واکنش آیت‌الله صفایی‌بوشهری، نماینده ولی فقیه در استان و امام جمعه بوشهر مواجه شده است. صفایی‌بوشهری اعتراض خود را نسبت به بی‌مسئولیتی صنایع نفت و گاز در برابر حوزه ورزش استان با انتشار برش کوتاهی از خطبه نماز جمعه بوشهر مورخ ۱۷/۰۷/۱۴۰۳ در فضای مجازی، به این شرح اعلام کرده است: «ورزش موجب سالم‌سازی و سالم‌مانی جامعه است و ورزش قهرمانی نیز می‌تواند غرور و افتخار ملی و جهانی به ارمغان آورد. بنابراین، مراکز صنعتی استان به ویژه حوزه نفت، گاز و پتروشیمی و همچنین نیروگاه اتمی و دیگر مراکز مرتبط، باید در پیوست فرهنگی و اجتماعی خود به‌ویژه در زمینه ورزش به نحو احسن عمل کند.» همان‌طور که اشاره شد، ورزش نقش مؤثری در سلامت اجتماعی و سالم‌ماندن جامعه دارد و بخشی از مسئولیت‌های اجتماعی صنایع هم با تامین سلامت روانی جوامع پیرامونی خود مرتبط است. بنابراین شرکت‌های نفتی، پتروشیمی‌ها و پالایشگاه‌های مستقر در جنوب استان نباید از این رسالت خطیری که در برابر سلامت روانی و رفاه جوامع پیرامونی خود دارند، غافل شوند. آن‌ها بایستی با احصای کمبودها و نقصان‌ها، فضاهای ورزشی مطلوبی را برای جوانان و زنان و خانواده‌های بومی و کارکنان و کارگران خود در چهار شهر جنوبی استان که بیشتر در معرض آلودگی‌های آن‌ها قرار دارند، فراهم کنند. علاوه بر این، موظفند با هدف انگیزه‌بخشی و امیدآفرینی در جامعه پیرامونی‌شان از تیم‌ها و رشته‌های ورزشی که در مسابقات استانی و کشوری حضور پیدا می‌کنند، حمایت بجایی داشته باشند. شاید صنایع مذکور در برخی از مواقع از ورزش زنان یا تیم‌های ورزشی حمایت‌هایی کرده‌اند اما این حمایت‌ها اکثراً مقطعی و محدود به برهه خاصی بوده و در برابر حمایت‌هایی که از ورزشکاران و تیم‌های ورزشی غیربومی داشته‌اند، ناچیز و چشمگیر بوده است. برای مثال، حمایت صنعت (منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس) را از تیم پارس جنوبی جم در برهه‌ای که این تیم در لیگ برتر حضور داشت، به چشم دیدیم اما این تیم به دلیل مشکلات مالی و حمایت‌نشدن به‌موقع از حضور در لیگ برتر سقوط کند و در این میان، هیچ‌کدام از پتروشیمی‌ها و شرکت‌ها حاضر نشدند که حامی این تیم برای ماندن در لیگ برتر شوند ولی در کمال تعجب، سال گذشته دیدیم که هلدینگ خلیج فارس در یک تصمیم‌گیری بسیار بهت‌آور و تبعیض‌آمیز، اسپانسر یکی از پرهزینه‌ترین تیم‌های تاریخ ایران؛ یعنی استقلال تهران شد؟! هرچند این تصمیم با واکنش‌های شدیدی از سوی رسانه‌های بومی مواجه شد اما همان شد که نباید می‌شد! بدون تردید هلدینگ خلیج فارس که بر پایه منابع و خوان نفت و گاز جنوب استان بوشهر به یکی از غول‌های نفتی منطقه درآمده است با این کار به ورزش استان به‌ویژه فوتبال آن و تیم‌های پرطرفدار شاهین بوشهر، ایرانجوان و پارس جنوبی دهان‌کجی کرد و زور هیچ رسانه‌ای هم به این اقدام ناعادلانه نرسید و مسئولان هم مثل همیشه در نهایت انفعال و بی‌برنامگی تن به این تصمیم قلدرانه این هلدینگ دادند. البته اجحاف این هلدینگ و دیگر صنایع نفتی و گازی تنها به حوزه تیم‌داری و فوتبال محدود نمی‌شود، بلکه آن‌ها در ایجاد زیرساخت‌های ورزشی استاندارد در استان به‌ویژه جنوب آن عملکرد و رویکرد رضایت‌بخشی نداشته و ندارند.

۱۱:۳۶ قبل‌ازظهر
این مایه تاسف است که در پایتخت انرژی کشور سالن استاندارد و چندمنظوره‌ای وجود ندارد یا در این منطقه به‌دلیل بی‌توجهی و سهل‌انگاری مدیران صنایع و شانه خالی کردن آن‌ها از زیر مسئولیت‌های اجتماعی که در قبال چهار شهرستان جنوبی دارند، خبری از استخر استاندارد عمومی، ورزشگاه‎های مجهز، خوابگاه ورزشی استاندارد و مجهز، امکانات و تجهیزات ورزشی و… نیست! یا تیم‌های برتر در ورزش‌هایی مثل بسکتبال، والیبال، هندبال و… در عسلویه، جم، کنگان و دیر برای حضور در مسابقه قهرمانی کشوری یا منطقه‌ای یا حتی استانی کمترین حمایت را از صنایع نفت و گاز دریافت می‌کنند یا در این چهار شهرستان زنان و دختران همچنان از داشتن سالن‌های ورزشی بی‌بهره هستند! متاسفانه این بی‌توجهی‌ها موجب شده که ورزش جنوب استان به سمت رکود پیش برود و استعدادها و نخبه‌های آن به ترک ورزش حرفه‌ای بیندیشند. در پایان این یادداشت باید تاکید شود که اگر مدیران گردن‌کلفت صنایع امروز به پویاسازی حوزه ورزش در این منطقه فکر نکنند تا سلامت روانی آن تضمین شود، در آینده‌ای نزدیک باید هزینه هنگفت‌تری را برای عواقب جبران‌ناپذیر این تبعیض‌ها و کوتاهی‌ها پرداخت کنند تا آسیب‌های مسری چون اعتیاد را از جغرافیایی که در آن فعالیت می‌کنند، دور نگه دارند!

۱۱:۳۶ قبل‌ازظهر



این مطالب رو هم پیشنهاد می‌کنیم ببینید

درباره نویسنده: admin

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.